مصباح الأصول ( مباحث الفاظ - کتاب)«مصباح الاصول»، اثر آیت الله، سید محمد سرور واعظ حسینی بهسودی، با تحقیق جواد قیومی اصفهانی، تقریرات درس خارج اصول فقه آیت الله سید ابو القاسم موسوی خویی، به زبان عربی است. فهرست مندرجات۲ - گزارش محتوا ۲.۱ - تمهید ۲.۲ - مقصد اول ۲.۲.۱ - ماده امر ۲.۲.۲ - صیغه امر ۲.۲.۳ - اجزاء ۲.۲.۴ - مقدمه واجب ۲.۲.۵ - مسئله ضد ۲.۲.۶ - تنبیهات ۲.۲.۷ - تزاحم و تعارض ۲.۳ - مقصد دوم ۲.۴ - مقصد سوم ۲.۵ - مقصد چهارم ۲.۶ - مقصد پنجم ۲.۷ - مقصد ششم ۳ - وضعیت کتاب ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - ساختارکتابکتاب، با سه مقدمه از ناشر، محقق و مؤلف، در اشاره به نحوه نشر، گزارش کوتاهی از زندگانی مؤلف و بیان مقام علمی آیتالله خویی، آغاز و مطالب در یک تمهید و شش مقصد، در دو جلد، ارائه شده است. ۲ - گزارش محتوا۲.۱ - تمهیددر تمهید که مختص به مباحث الفاظ میباشد، دوازده مسئله زیر، به دقت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: [۱]
مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ج۱، ص۹.
۱. اقسام مسائل علم اصول که عبارتند از مباحث استلزامات عقلیه، مباحث الفاظ و حجیت، اصول عملیه شرعیه و اصول عملیه عقلیه؛ ۲. تعریف علم اصول که عبارت است از قواعدی که در طریق استنباط احکام شرعیه کلیه قرار میگیرند؛ ۳. موضوع علم، عوارض ذاتی آن و نحوه تمایز علوم از یک دیگر که در بخشهای زیر بحث شده است: الف) بررسی مدرک مشهور در مورد لزوم موضوع برای هر علم؛ ب) وجه قول به اینکه بحث در مورد هر علم، باید پیرامون عوارض ذاتی آن علم باشد؛ ج) نحوه تمایز بین علوم؛ طبق نظر مشهور، تمایز علوم، به واسطه تمایز موضوعات است، اما صاحب کفایه، معتقد است این تمایز، به خاطر تمایز اغراض هر علم میباشد. ۴. وضع که پس از بررسی ذاتی یا جعلی بودن دلالت الفاظ و حقیقت وضع، اقسام وضع از حیث امکان و وقوع بحث شده است؛ ۵. استعمال لفظ در معنای مجازی؛ ۶. اطلاق لفظ و اراده نوع، صنف یا شخص آن؛ ۷. بحث از اینکه آیا لفظ، موضوع برای ذات معنا است یا موضوع برای معنا از آن جهت که مراد است؟ در این بخش، اشکال به این قول که وضع ماده، شخصی و وضع هیئت، نوعی است، بررسی شده است؛ ۸. علامات حقیقت و مجاز که عبارتند از: تبادر، عدم صحت سلب و اطراد؛ ۹. ثبوت یا عدم ثبوت حقیقت شرعیه؛ نویسنده، معتقد است که این بحث، دارای ثمره عملی، نمیباشد؛ ۱۰. صحیح و اعم که در دو مقام بحث شده است: الف)الفاظ عبادات : در آن، به چهار امر، اشاره شده است: ۱. جریان این نزاع، بنا بر قول به ثبوت حقیقت شرعیه است؛ ۲. مراد از صحت، معنای لغوی است؛ ۳. صحت، به معنی تمامیت اجزاء و شرایط میباشد؛ ۴. بنا بر هر دو قول، تصویر قدر جامع، الزامی است. ب)الفاظ معاملات : نویسنده، معتقد است این بحث، زمانی جریان دارد که قائل باشیم، این الفاظ، برای اسباب وضع شده اند. ۱۱. اشتراک که در چهار جهت از آن بحث شده است: الف) وجوب،امتناع و یا امکان اشتراک؛ ب) واقع شدن یا نشدن اشتراک؛ ج) منشا آن؛ د) جواز یا عدم جواز استعمال لفظ مشترک در اکثر از معنای واحد. ۱۲. مشتق : نویسنده، پس از تعیین مورد نزاع در این مسئله، اقسام مواد مشتقات و مراد از حال ماخوذ در عنوان بحث را بررسی نموده، ضمن بحث از وجود اصل عملی در این مسئله، به تنبیهات زیر اشاره کرده است: الف) بسیط یا مرکب بودن مفهوم مشتق؛ ب) بیان فرق میان مشتق و مبدا؛ ج) اشاره به نسبت بین مبدا و ذات؛ د) تعیین محل نزاع در مسئله مشتق. ۲.۲ - مقصد اولدر مقصد اول نویسنده به مباحث ذیل میپردازد: ۲.۲.۱ - ماده امرپس از بحث از مدلول لفظ امر و تعیین اعتبار یا عدم اعتبار علو در مفهوم آن،دلالت یا عدم دلالت لفظ امر بر وجوب، رابطه طلب و اراده و مسئله عقاب، بررسی شده و در نهایت، به تنبیهات زیر، اشاره شده است: ۱. بحث از اراده خداوند؛ ۲. صحت استناد افعال به خداوند یا بندگان. [۲]
مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ج۱، ص۲۴۶.
۲.۲.۲ - صیغه امرنویسنده، ضمن بررسی مدلول و حقیقت آن، به بحث از دلالت جملات خبریه ای که در مقام طلب استعمال شده اند، تعبدی یا توصلی بودن امر، سقوط امر به واسطه فعل غیر،اتیان واجب در ضمن فرد حرام و امری که پس از نهی صادر شود، پرداخته است. [۳]
مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ج۱، ص۲۸۵.
۲.۲.۳ - اجزاءنویسنده، معتقد است که این بحث، مانند بحث از مقدمه واجب، از جمله مسائل عقلیه بوده و ربطی به مباحث الفاظ ندارد، زیرا بحث در آن، به وجود یا عدم وجود ملازمه بین اتیان ماموربه و بین مجزی بودن آن بازگشت دارد. عدم معقول بودن امتثال پس از امتثال، اجزای اتیان ماموربه به واسطه امر اضطراری از امر واقعی، قول صاحب کفایه پیرامون محل نزاع در این بحث، مقتضای قاعده در این مسئله، عدم فرق در آن بین مجتهد و مقلد و عدم اجزاء پس از کشف واقع برای غیر، از دیگر مباحث این قسمت میباشد. [۴]
مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ج۱، ص۳۵۲.
۲.۲.۴ - مقدمه واجبنویسنده، این بحث را از جمله مسائل اصولی دانسته و معتقد است در استنتاج حکم از آن، به خطاب شرعی نیاز است. تقسیم مقدمه به مقدمه وجود، مقدمه وجوب، مقدمه علم، مقدمه صحت و مقدمه عقلیه، مقدمه شرعیه و مقدمه عادیه ونیز تقسیم واجب به مطلق و مشروط، منجز و معلق، نفسی و غیری، ثمرات بحث از مقدمه واجب و مقتضای اصل عملی هنگام شک در ملازمه، از جمله مباحث این بخش است. [۵]
مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ج۱، ص۳۹۷.
۲.۲.۵ - مسئله ضدنویسنده، معتقد است مسئله ضد، مختص به زمانی نیست که وجوب از لفظ امر استفاده شود، بلکه بحث، از وجود ملازمه بین وجوب شی ء و وجوب مقدمه آن است؛ حال این وجوب، خواه از امر فهمیده شود یا از عقل و دلیل لبی. به باور وی این بحث، از جمله مسائل اصولی عقلی است و مراد از اقتضاء و ضد در عنوان آن، معنای اصطلاحی آنها نمی باشد. جلد دوم، با ادامه مباحث ضد، آغاز شده است. نویسنده، ابتدا به بررسی این نکته پرداخته است که آیا امر به ضد مهم، مترتب بر عصیان امر به اهم میباشد یا نه؟ وی معتقد است این مسئله، از جمله مسائل عقلیه بوده و بحث در آن، از امکان و امتناع میباشد. ۲.۲.۶ - تنبیهاتدر پایان این مبحث، به تنبیهات زیر اشاره شده است: ۱. حکم جهر و قصر صلات در غیر موضع خود؛ ۲. ترتب بین دو واجب متزاحمی که یکی از آنها، موسع باشد؛ ۳. امر به اهم، پس از شروع مهم؛ ۴. صحت یا عدم صحت وضوء یا غسل، در ظرف مغصوب. ۲.۲.۷ - تزاحم و تعارضدر ادامه، مبحث «تزاحم و تعارض» مطرح شده است. نویسنده، ضمن بیان حقیقت تزاحم و تعارض، به مرجحات باب تزاحم اشاره کرده است که عبارتند از: ۱. اهمیت یکی از دو امر؛ ۲. بدل داشتن یکی از آن دو؛ ۳. مشروط به قدرت عقلی بودن یکی و مشروط به قدرت شرعی بودن دیگری. ۲.۳ - مقصد دوممقصد دوم مبحث نواهی را بررسی کرده است. حقیقت نهی و امتیاز آن بر امر، منشا اختلاف امر و نهی، اجتماع امر و نهی و فرق آن با مسئله نهی از عبادات، تعلق احکام به طبایع یا افراد، ادله هر یک از قائلین به جواز و امتناع،اضطرار به ارتکاب حرام، بررسی قواعد «الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار» و «وجوب رد مال غیر به مالک آن»، حکم نماز در حال خروج از دار غصبی و مسئله دلالت نهی بر فساد، از جمله مباحث مطرح شده در این مقصد میباشد. [۶]
مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ج۲، ص۱۴۵.
۲.۴ - مقصد سومدر مقصد سوم، مبحث «مفاهیم» بحث شده و در آن،مفهوم شرط، مفهوم وصف، مفهوم غایت، مفهوم حصر و مفهوم عدد، مورد بررسی قرار گرفته است. ۲.۵ - مقصد چهارممقصد چهارم، در یازده فصل، مبحث «عام و خاص» را بررسی کرده است؛ نویسنده، پس از بحث پیرامون جواز تمسک به عام بعد از ورود تخصیص، دخول فرد مشتبه در افراد عام به وسیله اجرای اصل عدم ازلی را صحیح دانسته و در ادامه به بررسی شرط فحص از مخصص قبل از تمسک به عام، اختصاص یا عدم اختصاص خطاب به مشافهین، تعقب عام به وسیله ضمیری که به بعضی از مدالیل عام بازگشت دارد، تخصیص عام به وسیله مفهوم، تعقب استثناء پس از جمل متعدد،بداء و دوران امر بین تخصیص و نسخ پرداخته است. [۷]
مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ج۲، ص۳۳۳.
۲.۶ - مقصد پنجمدر مقصد پنجم نویسنده به مبحث «مطلق و مقید» در سه فصل پرداخنه است؛ نویسنده، پس از بحث پیرامون مطلق و مقید وارد مبحث اطلاق بعض اسماء شده و در نهایت به مباحث اطلاق موضوع و تقیید آن پرداخته است. [۸]
مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ج۲، ص۵۶۹.
۲.۷ - مقصد ششمدر مقصد ششم نویسنده به مبحث «مجمل و مبین» پرداخته و به بررسی مسائل این بخش پرداخته است. ۳ - وضعیت کتابفهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده است. در پاورقی ها، ضمن ذکر منابع و توضیح برخی کلمات و عبارات متن، روایاتی که در متن به آنها اشاره شده، آمده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب اصولی شیعه
|